سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

انسان ابتدائی،به دلیل زندگی ساده و عدم «یکجانشینی» روزگارش بیشتر به شیوه«خوش نشینی» و کوچ و مهاجرت دائمی برای محیط زیست مناسب و انطباق با محیط خاص ، سپری می شد ، سرپناه دائمی برای خود و قبیله خود به وجود نیاورد.

شکاف کوه ها و مغاره ها ، نخستین جان پناه طبیعی او قرار گرفت. غارهایی که پنجه ی انسان در ساختن دخیل نبود و در سینه کوه ها و در دامنه های آن ، همین مغاره ها می توانست نخستین مکان امنی برای محافظت از باد و باران و آفتاب و سایر عوامل طبیعی جهت این کوچندگان همیشه در راه محسوب شود.

سپس، سرپناه های موقتی که از استخوان «ماموت» با پوست حیوانات دیگر تهیه می شد، نخستین شکل از خانه های موقت انسان گردید. هرچند مشکل بتوان چنین سرپناه هایی را جزو خانه های برخورد دار از شیوه های معماری سنجیده در نظر آورد. به هر حال اقدام به ساخت این چنین سر پناه های ساده - هرچند بسیار ابتدایی و ناپایدار- به عنوان گام های اولیه در آغاز فعالیت های مربوط به معماری قلمداد شده است.

انسان در محیطی که زیست وسایل «انطباق» خویش با «محیط» را فراهم کرد. انسان، خود«آشیانه» خود را ساخت. این عمل، نتیجه احساس لزوم استقرار در یک نقطه بود. اسکان و یکجا نشینی به کمک مواد و مصالحی که وی در اختیار داشت صورت گرفت.به همین دلیل شکل مساکن تابع مواد و مصالح گردید و مصالح مورد نیاز نیز با وضع طبیعی منطقه در ارتباط بود. بنابراین«مسکن»مستقیم و غیر مستقیم تابع وضع «طبیعی» و «شرایط اقلیمی» منطقه ی مورد زیست گردید.

نگرشی به سابقه ی زیست انسان در مناطق مختلف جهان، تنوع مساکن مورد استفاده را نشان می دهد. در قاره ی اروپا، ضمن بررسی های باستان شناسی، به آثار باقی مانده از خانه های ابتدایی ساخته شده از استخوان جانوران مختلف برخورد کرده اند. ظاهراً در آغاز یکجانشینی ، در قلمرو مدیترانه، به خصوص در ساحل شرقی آن غارهای طبیعی، کاملا برای سکونت مناسب تشخیص داده شده اند. سپس کلبه های گلی و سنگ چین های مدور، در محدوده ی فلسطین و سوریه، سرپناه های دیگری به وجود آورده اند .

در بین النهرین به سرپناه های ساخته شده از «نی» برخورد می کنیم. در حالی که در آفریقا، به خصوص در محدوده ی مصر، مغاره های طبیعی مورد استفاده بوده است.

در آسیای میانه ، برای پوشانیدن سنگچینها یا دیواره های به وجودآمده از استخوان حیوانات، از پوست جانوران بهره گرفته اند. بقایایی از کلبه های شکارچیان و گرداورندگان دانه های نباتی- در شرق اروپا- مخصوصاض در حدود دانوب و یوگسلاوی پیگیری شده است.

کم کم به سرپناه های دائمی- در شرق مدیترانه- برخورد می کنیم. پناگاه های کوچکی که مجتمع مسکونی انسان قرار گرفته و در کنار رودخانه ها نخستین جوامع انسانی را به وجود آورده است. هرچند بسیاری از افراد انسانی،زیستن در چادرها و خانه های موقتی را ترجیح داده اند و کوچندگان طبق یک ضرب المثل معروف «خیمه های خویش را بر گرده ی اسبان برافراشتند».

به هرحل در خاور دورنیز خانه های مدوری که باچوب می ساختند و سقفش را با حصیر می پوشاندند، به وجود آمد و استفاده از  چوب برای پوشاندن سقف خانه ها در برخی از نقاط، از جمله حاشیه ی دانوب رونق یافت و معماری داخلی در خاور دور، به خصوص در چین و ژاپن اقبال یافت و حالت پیشرفته تری به مسکن داد و اماکن تشریفراتی در هند- با شیوه ی معماری خاص- رونقی به ساخت مسکن بخشید.

اگر با نگرشی کلی به موضوع مسکن در جهان توجه کنیم می توانیم به مسامحه، کلیه ی خانه ها را در سه دسته به شرح زیر طبقه بندی کنیم:

1-    خانه های متحرک- از آن مردم کوچ نشین.

2-    خانه های نیمه متحرک- از آن مردم نیمه کوچ نشین.

3-    خانه های ثابت- از آن مردم یکجا نشین روستاها، شهرها و...

واضح است که هریک از این دسته ها نیز می تواند به حسب منطقه و نوع مواد و مصالح به کار رفته و سبک بنا و اجزاء خود، انواع و اقسامی داشته باشد

الف- خانه های متحرک: این نوع خانه ها به گروههائی از انسان تعلق دارد که مبانی زندگی آنان بر نوع معشیت دامی و کوچ در مسافت های دور استوار است. منازل این قبیل مردم کوچنشین به طور کلی-«چادر» نامیده می شود. نظیر چادرهای اقوام «طوراق» - مردم کوچ نشین ساکن حواشی شمالی صحرای آفریقا- و «یورت» (yourt)ها یا اطراق گاه ها و محل زندگی مغول ها در آسیای میانه.

این نوع خانه های متحرک یا چادرها - غالبا از پارچه ، نمد، چرم و یا منسوجات موئین - گاه همراه با مواد دیگر مانند نی و چوب ساخته می شوند و نوع چادر بسته به محیط طبیعی و نوع دامی است که می پرورانند. قابل توجه است که حتی آداب و سنن کوچ نشینان در شکل چادر و تقسیمات داخلی ان اثر می گذارد.

ب- خانه های نیمه متحرک: این نوع مساکن به مردمی تعلق دارد که سابقا کوچ نشین بوده و نوعی معشیت صرفاً مبتنی برر دام پروری داشته اند، اما به مرور طرز و تگنیک بهره برداری از زمین و کشاورزی ابتدائی ، و خاصه دیم را آموخته اند. این مردم در محل کار زراعی خود ، موقتاً خانه هایی می سازند که در حقیقت نیمه ای ار چادر و نیمه ای از گل و سنگ است. در نتیجه پایه های آن ثابت و نیمی از دیواره و سقف آن قابل جمع آوری است.

ج-خانه های ثابت: انسان با به ثبت رساندن اراضی زراعی، در حقیقت نام خود را روی زمین ثبت می کند. این امر به اندازه ی زندگی یکجانشینی سابقه دارد. خانه های ثابت روستایی و شهری و تنوع این مساکن در تمام دنیا، سکونت دائمی برای انسان به وجود آورده است و اشکال مختلف مساکن از نقطه نظر «گونه شناسی» مسکن در ارتباط با شرایط اقلیمی متفاوت می نماید.

خانه های کویری- مصالح خاصی نیاز دارند، جنگل نشینان از چوب بهره ی بیشتری می گیرند و ساحل نشینان دریا ، تمهیدات و مقدمات ویژه ای برای مساکن خود دارند ؛ تا از نظر«بوم شناسی» شرایط انطباق با محیط را فراهم سازند. فصول  تغییرات آب و هوایی و شرایط جوی، ساکنین کره ی خاکی را بر آن داشته است تا راه های مقابله با طبیعت را جست وجو نموده و به فکر چاره بر آیند.

شکل مسکن به آب و هوای گوناگون نیز بستگی دارد. در مناطق پر باران؛ سقف خانه ها را بیشتر با سفال می پوشانند و در نقاط گرم کویری ، بادگیرهای بلندی جهت کوران هوا در اماکن مسکونی برپا می دارند.«خار خانه»ها برای خنک نمودن هوا به کار گرفته می شوند.فی المثل در منطقه بلوچستان؛ این خارخانه ها از ایام قدیم مورد استفاده قرار گرفته اند. (خارخانه اطاقی است که دیواره های آن را از خارهای فشرده می سازند و با نصب ضروفی در پشت بام خارخانه ها و پر آب کردن این ظروف آب توسط لوله های مشبک از دیواره ی خارها پایین می ریزد و بادهای گرم محلی به هنگام عبور به دیواره ی مرطوب آن برخورد نموده، گرد و خاک خود را از دست داده ، مقدار زیادی از حرارت آن کاسته شده ، هوای خنک نسبی به داخل خارخانه وزیده و در نتیجه بین داخل و خارج خارخانه اختلاف درجه حرارت قابل توجهی ایجاد میگردد.

کوچ عشایر و به کار گرفتن انواع سیاه چادرها یا آلاچیق های نمدی، مشخص کننده ی هماهنگی محیط زندگی و محیط جغرافیایی است که در مجموع در هر منطقه، ساکنین تغییرات فصلی آب و هوایی را باز شناخته و به مرور خود را با دگرونی های فصلی منطبق ساخته اند.

با توجه به مقدماتی که گفته شد و در واقع درآمد و دیباچه ای کلی بر شروع زندگی انسان در سرپناه ها و گوناگونی مساکن ابتدایی بود و ضرورت داشت قبل از پرداختن به مساکن متعدد مورد استفاده ی - فلات نشینان ایران - به شیوه کلی از ساختن آشیانه توسط انسان بحث شود.

میتوان گفت که شرایط جوی اقلیمی، شیوه های معشیت مبتنی بر دامپروری و کشاورزی و... و برخی دیگر از عوامل موجب گونه گونی مسکن گشته و این مساکن ابتدائی کم کم تغییر شکل یافته و و به اماکن مورد زیست امروزی مبدل گشته است که خود گشاده چشمی و دقت خاصی می طلبد تا سیر و تحول «مسکن» سازی و ضرورت پرداختن به این موضوع اساسی مطرح و ضمن بررسی تنوع این مساکن - طرق بهتر زیستن و رفع مشکلات مربوط به یکجانشینی نیز پیگیری شود.

به عنوان آگاهی مختصر می توان گفت که در سرزمین ایران نیز به اقتضای، کوچ نشینی، روستا نشینی، شهرنشینی و حاشیه نشینی و... به تنوع و تعدد مساکن بر می خوریم که از دیربار سرپناه قرار گرفته و هر دیاری از نقطه نظر شرایط اقلیمی، مساکن ویژه ای انتخاب و در اختیار گرفته است.

 

 






تاریخ : جمعه 90/3/27 | 5:37 عصر | نویسنده : mohammad javad behzadpoor | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.