سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 تعریف حاشیه نشینی

 

 کلمه زاغه ""Slumاز کلمه slumber گرفته شده که زمانی به کوچه های پست وگمنام وخاموش اطلاق می شد ودر تعریف حاشیه نشینی به پدیده ای اطلاق می  شود که در محلات فقیرنشین اطراف شهرها ی بزرگ به وجود می آید و ساکنین این مناطق به علل گوناگون اقتصادی و اجتماعی نتوانسته اند وارد شهر شوند و از  امکانات شهری استفاده کنند و همین طور نسبت به زمین اسکان یافته خود هیچ حق قانونی ندارند چرا که دولت آن مناطق را به رسمیت نمی شناسد. زاغه ها در بد  ترین مناطق شهری از جمله نزدیک معادن سنگ حواشی خطوط راه آهن و بزرگ راهها و نزدیکی کارخانه ها وزمین های رها شده و در جوار گورستان ها   ودرکنار مسیرهای فشار قوی برق ودرحاشیه های محله های فقیرنشین به وجود می آیند. قابل توجه است که غالباحاشیه نشینان افراد مهاجروروستا نشین وعشایرند وکمترشهری محسوب می شوند.

 

 دلایل بروز حاشیه نشینی

 

  • افزایش بی رویه جمعیت "دلیل مهم"

 

  • توزیع نا مناسب ونا عادلانه امکانات درسطح کشور

 

  • پدیده های طبیعی مثل سیل وخشکسالی وسرمازدگی ومحصولات کشاورزی و...

 

  • عوامل جاذب شهری

 

·مهاجرت روز افزون روستائیان به شهرها

 

 

طبقه بندی وتشخیص زاغه ها

 

زاغه ها براساس شاخص جمعیت در سه طبقه:" الف) زاغه های همگن  ب) زاغه های نا همگن  ج) زاغه نشینان مجرد" جای می گیرندوبه لحاظ نوع واحد مسکونی در موارد زیر دیده می شوند :

 

 

  1)آلونک:

خانه هایی که در شهرها واطراف شهرها از سر هم بندی مصالحی مثل نایلون حلبی و برزنت وچوب وسنگ و گل ساخته شده که ارتفاع کمی دارد.

 

 

بنابراین آلونک عبارت است از منطقه­ای مسکونی که در آن هیچ ادعای مالکیت رسمی نسبت به زمین وجود ندارد. در نتیجه از لحاظ زیرساخت­ها و خدمات معمولا کفایت نمی­کند. در تعریف اینگونه سکونت­گاه­ها 3 ویژگی وجود دارد که عبارتند از ویژگیهای کالبدی، اجتماعی و قانونی.

 

الف) ویژگیهای کالبدی: آلونک­ها و جمعیت "غیرقانونی" آنها از خدمات شهری و زیرساخت­هایی زیرسطح استاندارد برخوردار هستند. این سرویس هم خدمات شهری و شبکه­های ارتباطی هستند و هم خدمات اجتماعی مانند لوله­کشی آب و گاز و برق و خدمات بهداشتی و شبکه راه و فاضلاب.

 

 

 

ب) ویژگیهای اجتماعی: ساکنان آلونک­ها عموما جزء جمعیت کم­درآمد هستند که درآمد آنها یا به صورت دستمزدهای روزانه است و یا درآمدهای حاصل از کارهای غیررسمی و پاره­وقت در قسمت تجاری. آلونک­نشین­ها عموما از مهاجرین شهری یا روستایی هستند که در این مکان اقامت دارند. البته ممکن است این آلونک­نشین­ها مهاجرین دو و یا چند نسل پیش باشند که هنوز در آلونک­های خود ساکن مانده­اند.

 

 

 

ج) ویژگیهای قانونی: ویژگی اصلی که این نوع سکونت­گاه­ها را تعریف می­کند فقدان مالکیت زمینی است که در آن ساکن هستند که این اراضی یا متعلق به دولت است و یا جزء اموال عمومی هستند و یا اینکه زمین­هایی نامطلوب برای مسکن­سازی می­باشند مثل اراضی که حریم خطوط راه­آهن و بزرگ­راه­ها وجود دارد و اراضی نرم و باتلاقی.

 

 

 

زاغه­ها و مناطق آلونک­نشین در شهرهای آسیایی مانند بنگلور و بانکوک وجود دارد که در اینگونه سکونت­گاه­ها مالک زمین، زمین خود را در قبال مبلغی ناچیز و فرمالیته برای اجاره دراختیار یک یا چند خانواده قرار می­دهد به انضمام یک قرارداد غیررسمی.

 

 

 

در تبیین کیفیت و وسعت زاغه­ها و آلونک­ها فاکتورهایی وجود دارد که می­توانند برای سکونت­گاه­ها عواملی درونی یا عواملی از خارج باشند:

 

معضل آلونک نشینی در حاشیه کرمان

کرمان - گسترش آلونک نشینی در شهر کرمان و مهاجرت بی رویه از روستاها به شهرهای بزرگ موجب ایجاد شهرکهای حاشیه‌ای با معضلات فراوان اجتماعی، فرهنگی و امنیتی با جمعیتی قریب 50 هزار نفر شده است.
به گزارش مهر، حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ یکی از پدیده‌هایی است که در اکثر شهرهای کشور مشاهده می‌شود اما این پدیده به دلیل بروز دو زمین لرزه مهیب در زرند و بم و خشکسالی در روستاها و در نهایت وجود افاغنه مجاز و غیرمجاز در کرمان تشدید شده است و وضعیتی نابهنجار در حاشیه شهر کرمان پدید آورده است که نمونه اسفناک آن آلونک سازیهای صورت گرفته در شهرک پدر به عنوان بزرگترین شهرک حاشیه‌ای شهر کرمان است.هرچند طی ماههای اخیر اقداماتی در خصوص برخورد با حاشیه نشینی و کنترل گسترش قارچ گونه آلونک‌ها در حاشیه کرمان انجام شده است اما کمابیش همچنان ساخت خانه‌های 24 ساعته در حواشی کرمان ادامه دارد به گونه‌ای که ساخت این خانه‌ها در طول شب توسط حاشیه نشینان آغاز می‌شود و خانه‌های آلونک مانند بدون هیچ گونه استحکام و اصول ساخته می‌شود و روز بعد به محلی برای سکونت تبدیل می‌شود.
در این میان نباید نقش زمین خواران در ایجاد شهرکهای حاشیه‌ای کرمان را فراموش کرد به نحوی که اکثر این شهرکها که به شهرکهای "زورآباد" معروف شده اند توسط مردم از افرادی که زمینهایی را در وسعت زیاد تملک کرده اند، خریداری می‌کنند و در نهایت نیز هیچگونه سندی برای این زمینها به جز یک سند دستی که الزام قانونی نیز ندارد نصیب خریدار نمی‌شود اما به هر صورت امروز با گسترش این شهرکها و غفلتهای صورت گرفته طی سالهای گذشته شاهد سکونت بیش از 50 هزار مهاجر در آنها هستیم که به گفته مسئولان امنیتی و قضایی کرمان به یکی از مهمترین کانونهای جرم خیز کرمان مبدل شده اند.
نکته قابل توجه اینکه این شهرکها اکثرا از امکانات اولیه شهری از جمله آب و برق و گاز نیز بی بهره هستند هر چند که استاندار سابق کرمان در طرحی که انتقاد برخی از مسئولان شهر کرمان را نیز به همراه داشت اقدام به خدمات رسانی از جمله لوله کشی آب، برق و گاز به برخی از این شهرکها کرد و درنهایت نیز موجب رضایت ساکنان این مناطق شد.
استدلال استاندار سابق کرمان نیز در این خصوص این بود که باید خدمات شهری در اختیار حاشیه نشینان فعلی قرار گیرد و در مقابل نیز با گسترش دوباره حاشیه نشینی نیز به شدت برخورد شود که در مقابل این استدلال نیز برخی اعتقاد دارند که این خدمات رسانی‌ها موجب تمایل بیشتر به حاشیه نشینی شده است.اما آنچه که مسلم است شهر کرمان امروز در مقابل یک ناهنجاری شهری اجتماعی فرهنگی و امنیتی به نام حاشیه نشینی قرار گرفته است که حل این مشکل نیاز به تدبیر مسئولان دارد.هم اکنون حاشیه نشینی در کرمان به صورت آرام و خاموش در حال گسترش است و در واقع این مناطق منبع مشکلات اجتماعی است و برخورد با این پدیده همت و عزم جدی همه مسئولان مربوط را طلب می‌کند.
حاشیه نشینان کرمان که اکثرا بومیان استان کرمان یا استانهای اطراف کرمان هستند قربانی خشکسالی هستند اما حاشیه نشینان کرمان شامل افاغنه غیرمجازی نیز هستند که بدون هیچ مجوزی و از راههای غیرقانونی به استان کرمان مهاجرت کرده اند و اکثر این افراد داری مشاغل کاذب هستند.
طبق سرشماری سال 81 تعداد حاشیه نشینان در کرمان 15 هزار نفر بود که طی سالهای اخیر رشد یافته است و امروز به 50 هزار نفر رسیده است.
حاشیه نشینی در کرمان به یک معضل پیچیده تبدیل شده است و حل این معضل با برنامه ریزی دقیق و مطالعاتی و شناخت کامل از افراد و محیط در کمترین زمان معقول انجام پذیر است.
نکته دیگر در خصوص مسائل حاشیه‌ای شهر کرمان مشکلات امنیتی موجود این شهرکهاست و به ویژه در خصوص اسکان جمعیت قابل توجه افاغنه در این شهرکهاست و مطابق برخی آمار در کرمان 72 هزار افغانی دارای مجوز و 125 هزار افغانی فاقد مجوز وجود دارد که بی شک عامل اصلی بسیاری از نا امنی‌ها و جرائم در استان کرمان محسوب می‌شود و سکونتگاه اصلی این افاغنه در شهر کرمان همین شهرکهای حاشیه‌ای شهر هستند.
شهردار کرمان نیز حاشیه نشینی را یکی از مهمترین معضلات شهری کرمان می‌داند و تعداد افراد ساکن در شهرکهای حاشیه‌ای کرمان را قریب 50 هزار نفر اعلام می‌کند.ابوالقاسم سیف اللهی در این خصوص می‌گوید: هم اکنون برای مقابله با حاشیه نشینی در کرمان ستاد حاشیه نشینی راه اندازی شده و فعال است.
وی خواستار اتخاذ عوامل بازدارنده درخصوص جلوگیری از افزایش جمعیت شهرها شد و گفت: در این راستا احداث کمربند سبز کرمان درحال انجام است.شهردار کرمان نیز از منتقدان ارائه خدمات به حاشیه نشنان است و می‌گوید این مسئله موجب می‌شود حاشیه نشینی با امید ارائه خدمات در آینده افزایش یابد.

 

 

 

 2)کپر: مسکنی که با حصیر وگاهی از خشت و در برخی نواحی از نی ساخته شده که روی آن را با نمد می پوشانند.

 

 3)چادر:منظورازچادرآن دسته ازواحدهای مسکونی است که ازپارچه پشمی و نخی ومویی و نایلون وبرزنت ساخته وبا تیرک های چوبی فلزی وطناب برپا می شود

 

 

  • 4)گرگین: گرگین پسر میلاد از پهلوانان ایرانی شاهنامه است.به احتمال قوی بنیانگذار شهر بیلاجرد استان مرکزی می باشد.
  • گرگین سبک خانه‌ای موقت است که در حاشیه های شهرهای تهران، خوزستان، بندرعباس درست می‌کنند. این خانه‌ها دارای دیوار معمولی ولی سقفی حصیری است.

 

مشکلات حاشیه نشینان

 

  • فقر اقتصادی اجتماعی وفرهنگی

 

  • فقدان حداقل امکانات بهداشتی

 

  • تحقیر اجتماعی به عنوان اعضاء بی طبقه جامعه

 

  • عدم دسترسی ویا بی رغبتی نسبت به آموزش و پرورش و سواد آموزی

 

  • بی بهره ماندن ازخدمات شهری (شامل خدمات شهرداری-مرکز تفریحی آموزشی وآب و برق و ...)

 

  • اضطراب دائمی به علت استفاده غیر قانونی و غیر مجاز از زمین و یا آب و برق اطراف

و...

 

حاشیه نشینی و معضلی به نام تکدی گرایی

با وجوداینکه برقراری عدالت اجتماعی به عنوان هدف اساسی در تمام برنامه های توسعه ای پس از انقلاب مورد توجه خاص برنامه ریزان قرار گرفته و در اکثر برنامه ها مهمتر از رشد اقتصادی بیان شده اما انگار تا به امروز با توجه به اوضاع اقتصادی جامعه و نرخ تورم افسارگسیخته و بیکاری بالا در رسیدن به این هدف والا تاحدود زیادی ناموفق بوده ایم.  از روزی که دولت نهم شروع به فعالیت کرد، برقراری کامل عدالت اجتماعی در سطح جامعه و مبارزه همه جانبه با مفاسد اقتصادی را هدف اصلی خود بیان کرد اما برخلاف شعارهای داده شده امروزه نه تنها از پول نفت بر سر سفره های مردم خبری نیست بلکه در اثر بی برنامگی های مسوولین هر روز بر تعداد افراد زیر خط فقر به خصوص در شهرهای کوچک و روستاها افزوده شده است. وقتی در تهران با این همه کارخانه، سازمان، شرکت و بنگاه های اقتصادی کوچک و بزرگ بیکاری بیداد می کند، به راحتی می توان پیش بینی کرد که در شهرستانها وضع چگونه است. بنابراین فشار زندگی این افراد را که بر اثر نداشتن کار به هر علت راضی به تحمل هر دوری و سختی هستند را وادار به ترک شهر و دیار خود کرد و رهسپار کلان شهرهایی کرد که نمی دانند چه آینده ای قرار است در حاشیه آن شهرها برای آنها رقم بخورد. چرا که توان اقتصادی زندگی در مراکز شهرها برای این قشر به علت قیمت بالای مسکن وجود ندارد و اگر بسیار مراقب نباشند تازه این اول بدبختی بزرگ برای این قشر است چراکه در نسل های آینده در صورت عدم تغییر در وضعیت اقتصادی آنها امکان اشتباه و رفتن به سمت کارهای خلاف قانون بسیار زیادتر وجود دارد.
به طور کلی فقرا به دو دسته تقسیم می شوند. یکی فقر تحمیلی است که به آدمیان تحمیل می شود. در این نوع فقر دو عوامل وجود دارد یکی عوامل طبیعی ازجمله سیل، زلزله و دیگری عوامل اقتصادی مانند شرایط ناسالم حاکم بر جامعه وشکاف طبقاتی و دیگری فقر انتخابی یعنی فقری که خود مراد شخص باشد یا به سبب عواملی که او در ایجاد آن ها نقش داشته، پدید  آید. ازجمله عوامل این نوع فقر می توان به تنبلی و استقامت نداشتن در کار اشاره کرد. از دیگر عوامل این نوع فقر تکدی گری است که نقش مهمی در افزایش فقر دارد. زیرا کسی که به این کار روی می آورد از تلاش دست برمی دارد و به درمان مشکل خود نمی پردازد و دیگر حاضر نیست سختی کار را تحمل کند.
حاشیه نشینی در معنای عام شامل تمام کسانی می باشد که در محدوده اقتصادی شهر ساکن بوده ولی جذب اقتصاد شهری نشده اند. این پدیده می تواند جامع همه مفاهیم و اشکال پدیده فقر باشد، در حالی که خود فقر نیست. حاشیه نشینی را باید پدیده خاص و منحصر بفردی دانست که برآیندی از همه نابرابری ها و بی عدالتی هاست و در جهت دو قطب اقتصادی- اجتماعی شهری و روستایی کشورها (به ویژه کشورهای در حال توسعه مانند ایران) به وقوع پیوسته، رشد نموده و اثرگذار بوده است.
به طور کلی حاشیه ها را به دو طبقه فرادست و فرودست می توان تقسیم نمود که هر کدام از این طبقات دارای یک قشر حاشیه ای نیز می باشند. این قشر به دو دسته قشر حاشیه ای درونی و بیرونی تقسیم می شوند. انواع فشارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روحی که به قشر حاشیه نشین می آید، اغلب درکشان را  کم می کند. زیرا  وقتی درد، رنج و محرومیت زیاد شود، فرد قادر به انجام کاری نیست. لذا دچار عصیان شده و در نتیجه این عصیان به شکل بغض اجتماعی درمی آید و اگر نتوان با آن مبارزه کرد، خواه ناخواه انسان را به زانو درآورده و حتی در برخی موارد وادار به ارتکاب جرم، رشوه گیری، اعتیاد، خودکشی و... می کند. از دیدگاه کارشناسان بیکاری، ولگردی، گدایی و تکدی گری که همگی ناشی از فقر خانواده هاست از عوامل موثر در انحراف و گرایش به بزهکاری و مانند آن می باشد که همه این مشکلات بیشتر در مناطق حاشیه نشین پررنگ تر و ملموس تر است. چرا  که اکثر مردم این نواحی در فقر نسبی به سر می برند. در این مناطق فرصت تحصیل و مطالعه، کار و رشد استعدادها از خانواده های بی بضاعت و فقیر تا حدود زیادی گرفته شده به طوریکه خود موجب اختلاف در سطح درآمد و فرهنگ آنها خواهد شد که این امر نیز از علل پریشانی خانواده ها و بزهکاری در فرزندان می باشد. از دیگر عوامل مهم بزهکاری فقدان مسکن مناسب، زندگی در زاغه ها یا اتاق های مخروبه و کثیف، سو» تغذیه و بهداشت ناکافی است.
اما به نظر می رسد دلیل اساسی مشکلات حاشیه نشینان این باشد که هر روز می بینند فاصله شان (برخلاف گفته های دولتمردان) با ثروتمندانی که برخی از آنها یک شبه ره صدساله را پیموده اند، بیشتر و بیشتر می شود و کسی هم نیست که به داد آنها برسد. برخی از آنها وقتی می بینند که می توان از راه های مختلف به راحتی آب خوردن پولدار شد، هدف خود را برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه به علت فقر فرهنگی زود گم می کنند. یعنی اینکه تفاوت عمیق میان فقیر و غنی باعث می شود که برخی از این افراد برای اینکه بتوانند مانند افراد ثروتمند از زندگی خوبی برخوردار شوند، دست به کارهایی بزنند که از دیدگاه جامعه مورد قبول نباشد. اما نباید آن را عمومی کرده یعنی بگوییم افرادی که از فقر بسیار بالایی برخوردار هستند، حتما بزهکار می باشند. ممکن است در بزهکاری برخی مجرمان علاوه بر اوضاع خاص اقتصادی و اجتماعی، زمان و مکان نیز موثر بوده و به واسطه همین عوامل افراد به سمت رفتارهای ضد اجتماعی سوق داده شوند که در این بین توجه به عوامل فرهنگی و اعتقادات بسیار موثر است. پس مساله اصلی در ایجاد و پیدایش پدیده حاشیه نشینی توزیع نامتعادل امکانات است و نه میزان تولید آن. به همین علت برای پیشگیری از به وجود آمدن این پدیده، باید رشد اقتصادی به موازات توزیع غیر متمرکز آن انجام شود.
بنابراین تکدی گری مشکلی است که امروزه شاهد افزایش روزافزون آن هستیم و با وجود تلاش مدیران شهر برای جمع آوری متکدیان، کودکان خیابانی و دستفروشان فشارهای اقتصادی مانع از حذف این پدیده از سطح شهر می شود. به گونه ای که این روزها شاهد رشد قارچ گونه دستفروشان در سطح شهرها هستیم. پایین بودن رده سنی دستفروشان و رواج این پدیده در بین دختران و زنان جوان و شیک پوش نقطه قابل تاملی است که بیشتر ناشی از افزایش روزافزون فشارهای اقتصادی، بیکاری و تغییر الگوهای فرهنگی درآمدزایی در بین زنان و مردان است. اما مشکل فقط به اینجا ختم نمی شود; عادی شدن حضور این افراد در بین شهروندان و کم توجهی و چه بسا بی توجهی مسوولان برای اتخاذ سیاست های پیش گیرانه و زیربنایی خود مشکلی جدی تر است که نباید نسبت به آن بی توجه بود.
در پایان باید گفت حاشیه نشینی یکی از بسترهای وسیع ناهنجاری های اجتماعی است که در صورت تداوم سیاست های گذشته و فعلی، می تواند کشور را با بحران های بزرگی روبه رو کند. حاشیه نشینان در طول سال های گذشته نه تنها هیچ گاه آنچنان که باید مورد حمایت دولت و گروه های سیاسی حاکم قرار نگرفته اند، بلکه با تغییر دولت ها و مدیریت های شهری همچنان نیز با مشکلات بسیاری مواجه بوده اند.

 

 

 پیامد های حاشیه نشینی   

                              

  • افزایش انحرافات اجتماعی

 

  • عدم کنترل زاد ولد ودرنتیجه ازدیاد بی رویه جمعیت

 

  • رواج مشاغل کاذب و غیر رسمی

 

  • ایجاد فضا ی زشت و آشفته شهری

 

  • گسترش بی سوادی

 

  • شیوع بیماری های واگیر دار و بیماری های پوستی و گوارشی به دلیل عدم رعایت بهداشت

 

* مناطق زاغه نشین زمینه مناسبی برای جذب و پرورش بزهکاران و افزایش نا هنجاری ها و آسیب های اجتماعی از قبیل دزدی و جنایت و قا چاق مواد مخدر و روسپی گری و... ایجاد می کند.البته قابل ذکر است که همه ی ساکنان این مناطق این گونه نیستند بلکه فقط نسبت خشونت وخلاف در این مناطق بیشتراست.

 

حاشیه نشینی در جهان   

 

حاشیه نشینی از سال 1950به خصوص در کشورهای جهان سوم به صورت گسترده مطرح شد.براساس مطالعات سازمان ملل"حاشیه نشینی"چالش اصلی هزاره سوم خواهد بودوطبق براوردها در13سال اینده (یعنی2020)رقم حاشیه نشینان شهری جهان تقریبا به  1400 میلیون نفر افزایش خواهد یافت.

 

 

 

 

جمعیت حاشیه نشین

درصد

جهان

920میلیون نفر

6%

کشورهای توسعه یافته

45میلیون نفر

43%

کشورهای در حال توسعه

860میلیون نفر

43%

کشورهای غرب آسیا

 

 

 

 

 

 

 

 طی سی سال آتی در کره زمین از هر 3نفر یک نفر در محله های فقیرنشین وزاغه های شهرهای بزرگ جهان (عمدتا درآسیا وافریقا وامریکای لاتین ) زندگی خواهند کرد.

 

تاریخچه حاشیه نشینی در ایران

 

قبل از انقلاب

این پدیده بعد از وقوع اصلاحات ارضی در زمان رضا خان(1320)به بعد به وجود امد .

بعد ازانقلاب

 به موازات افزایش جمعیت علت اولیه حاشیه نشینی گسترش موج مهاجرت است.درحال حاضر 34% از حاشیه نشینان کل کشور در کلان شهر ها استقرار یافته اند که در 10 شهر بزرگ ایران مانند تهران و مشهد وشیراز حدود 3/5 میلیون نفر می باشد.

 

راهکارهایی که باید از سوی دولتها ارائه شود :

 

  • اتخاذ سیاست های ارتقای توانایی های مالی و اقتصادی حاشیه نشینان

 

  • تبدیل مالکیت زمین های موات شهری به حاکمیت عمومی برای جلوگیری از تصرف غیر قانونی

 

  • از میان بر داشتن نا برابری میان توسعه در شهر و روستا و فقیر و غنی

 

  • تشکیل ستاد رسیدگی به مسائل تازه واردین به شهرها یا همان حاشیه نشینان

 

  • تامین در آمد روستائیان و حمایت از آنها در هنگام بیکاری فصلی و تضمین محصولات کشاورزی و دامی

 

  • گسترش طرح آماده سازی زمین و واگذاری آن به اقشار کم درآمد و ساکنین اینگونه محلات

 

  • ترغیب مهاجران حاشیه نشین در تشکیل تجمعات قومی وفعالیت شهری

 

  • ترغیب مشارکت جوامع فقیر شهری در بهبود کیفیت سکونت گاه هایشان

 

  • اجباری کردن سواد آموزی برای همگان

 

  • تخریب آلونک ها پس از اهدای زمین

 

  • کوچاندن اجباری افرادبه محل سکونت سابق

 

  • تشویق قشر سرمایه دار به جهت مشارکت در کمک های مالی همچون پرداخت وام

 

 

 ایران :

وزیر مسکن از اعطای وام 300 میلیون دلاری بانک جهانی  به ایران درموردسازماندهی  حاشیه نشینی خبردادوقراراست این وام طی 12

سال به تدریج پرداخت شود وسازماندهی تاکنون درزاهدان وسنندج و تهران و بندرعباس آغازشده است.

 

وظایف مددکاران در قبال حاشیه نشینی

 

"مددکاران مراکز شهرداری" که در بخش اجتماعی کار می کنند با ارائه راهکارهای عملی در جهت کاهش مشکلات زاغه نشینی خدمت می کنند که در خاتمه به بخشی ارز عمل کرد هایشان اشاره می کنیم :

 

1:شناسایی افراد بیکار وآماده کار درمحلات فقیر نشین ومعرفی آنان به سازمان های حمایتی

 

2:شناسایی کودکان کار وسالمندان ناتوان

 

3:ارائه راهکار به سازمان بهسازی وخدمات شهر داری برای بهبود وضع زاغه ها

 

4:راهنمایی ومشاوره زاغه نشینان برای برخورداری از زندگی بهتر

 

5:ارشاد واگاهی رسانی به روستاییانی که بدون برنامه ریزی به مهاجرت می پردازند

 

6:شناسایی بزهکاران ومعتادان ومشاوره وارشاد آنان به مراکز تحت پوشش

 

 

 

 منابع:
1- سرطان اجتماعی فساد ، فرامرز رفیع¬ پور،  ‏شرکت سهامی انتشار، چاپ اول 1386‏
2- بعد اجتماعی و نابرابری فضایی، عماد افروغ، انتشارات بقعه، تهران، چاپ اول 1377
3- تاثیر حاشیه نشینی در وقوع جرم ، رضا مسعودی فر، دانشجوی دکترای تشخیص جرم،  سمینار شهرها و مردم
4- چالش حاشیه نشینی و مدیریت شهری، تدبیر سال پانزدهم، شماره 152، دی 83
5- (حاشیه نشینی؛ ریشه ها و راه حل ها‏،احمدیان، محمد علی(دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد)،  اندیشه حوزه‏، شماره 43 و 44، آذر - اسفند 1382 ،   ( از صفحه  276 تا 296) )
6- حاشیه نشینی، مهدی دهقان، مقاله برنامه ریزی اشهری درس جغرافیای شهری
7- معرفی کتاب حاشیه نشینی و راه‏کارهای ساماندهی آن در جهان، هادیزاده بزاز، مریم، اندیشه حوزه‏، شماره 43 و 44، آذر - اسفند 1382
8- محلات ناهنجار شهر تهران (مورد : محله غربت)، خراطها، سعید، مجموعه مقالات همایش حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی
9- حاشیه نشینی، یک معضل اجتماعی، مثنوی، عطاءالله، مجموعه مقالات همایش حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی

 

 

 






تاریخ : جمعه 90/3/27 | 5:22 عصر | نویسنده : mohammad javad behzadpoor | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.